صنعت نساجی؛ صنعت فقرزدا
رضا رحمانی وزیر اسبق صمت و تحلیلگر مسائل صنعتی
صنعت پوشاک و نساجی صنعتی چندبعدی است که سودآوری و میزان اشتغالزایی بالایی دارد. این صنعت از صنایع با حاشیه سودبالا محسوب میشود. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۵ بازار صنعت پوشاک و نساجی به ۲هزار میلیارد دلار در سال برسد. هماکنون گردش مالی این صنعت در اقتصاد ایران حدود ۱۵میلیارد دلار تخمین زده میشود که شامل تولید داخلی، واردات و قاچاق است.
صنعت نساجی و پوشاک از جمله صنایع فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی محسوب میشود که با استفاده از این محصول، کشورها فرهنگ خود را به دیگر ملتها صادر میکنند و اثر ماندگاری بر فرهنگ و اجتماع میگذارند. پوشاک از محصولات مرتبط با نیازهای اولیه است که در زمره محصولات راهبردی قرار دارد و نیازمند حمایتهای خاص است. پوشاک به چند دلیل در این جایگاه از اهمیت قرار دارد. نخست آنکه پوشاک و مد در حوزه فرهنگ هر کشور از اهمیت خاصی برخوردار است و نماد فرهنگی آن جامعه محسوب میشود. دوم آنکه صنعت پوشاک ارزشافزوده بالایی دارد و با تقویت برندینگ، این سودآوری چند برابر خواهد شد.
در مرتبه سوم، سطح اشتغالزایی صنعت پوشاک نسبت به سایر صنایع در حد قابلتوجهی بالاست. در کشورهایی که صنعت نساجی و پوشاک در آنها دارای اهمیت است، عموما بیکاری کمتر از کشورهای دیگر با حجم اقتصاد مشابه است و اثر اجتماعی مهمی دارد. یکی از ویژگیهای مهم صنعت پوشاک این است که با سرمایهگذاری بسیار اندک نسبت به سایر صنایع میتوان اشتغالزایی بسیار بیشتری انجام داد. بهعنوان مثال، برای ایجاد هر شغل در صنعت پتروشیمی با قیمت سالجاری باید ۳۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری انجام شود، درحالیکه مقدار سرمایهگذاری برای ایجاد هر شغل در صنعت نساجی کمتر از ۱۰۰میلیون تومان است. همین ویژگی مهم موجب شده است تا صنعت پوشاک و نساجی بهعنوان صنعت فقرزدا معرفی شود.
در همه صنایع، بهویژه صنعت نساجی و پوشاک، باید نگاه فناورانه را در تولید و توزیع محصول نهایی مورد توجه قرار داد. میتوان بهیقین گفت که آینده صنعت مد و پوشاک، بر پایه تکنولوژی خواهد بود و هر جزئی از این صنعت، از طراحی و پیشبینی روندها گرفته تا تولید و عرضه محصولات، تحتتاثیر فناوری خواهد بود. از سوی دیگر، تخمین زده میشود که ارزش بخش پوشاک فناورانه تا سال 2030 به 50 میلیارد دلار برسد. از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی و قابلیتهای فضای مجازی میتوانند کل بازار در دسترس را تا هشتسال آینده به بیش از 10 درصد گسترش دهند.
غیبت ایران در زنجیره جهانی صنعت نساجی
صنعت نساجی نقشی اساسی در زنجیره ارزش جهانی (GVC) ایفا میکند و به توسعه اقتصادی بسیاری از کشورها، بهویژه کشورهای در حال توسعه، کمک میکند. این صنعت شامل طیف گستردهای از فعالیتها، از تولید الیاف و نخ گرفته تا برش، دوخت و فروش لباس و منسوجات نهایی است. در زنجیره ارزش جهانی نساجی، فعالیتها به مراحل مختلف تقسیم میشوند که هر مرحله توسط کشورهای مختلف یا شرکتهای مختلف در سراسر جهان انجام میشود. این امر به دلیل مزیتهای نسبی و مطلق هر کشور در تولید مراحل مختلف زنجیره ارزش است. برخی از مزایای مشارکت در صنعت نساجی در زنجیره ارزش جهانی برای کشورها عبارتند از:
* ایجاد اشتغال: صنعت نساجی یکی از کارفرمایان بزرگ در جهان است و میلیونها نفر را در سراسر جهان بهطور مستقیم و غیرمستقیم استخدام میکند.
* کاهش فقر: درآمد حاصل از کار در صنعت نساجی میتواند به ارتقای سطح زندگی افراد در خانوارهای کمدرآمد کمک کند.
* توسعه زیرساخت: برای تسهیل فعالیت در صنعت نساجی، به زیرساختهایی مانند جادهها، بنادر و برق نیاز است.
* جذب سرمایهگذاری خارجی: صنعت نساجی میتواند سرمایهگذاری خارجی را به کشورها جذب کند که به رشد اقتصادی و توسعه کمک میکند.
* توانمندسازی زنان: زنان بخش قابلتوجهی از نیروی کار در صنعت نساجی را تشکیل میدهند. مشارکت در این صنعت میتواند به توانمندسازی زنان و افزایش استقلال اقتصادی آنها کمک کند. با وجود مزایای مذکور، بازار این صنعت به صورت مساوی در کشورها پخش نشده است. 75درصد از بازار در کشورهای اتحادیه اروپا، ایالاتمتحده، چین و ژاپن قرار دارد، درحالیکه یکسوم جمعیت جهان را دارا هستند. براساس آمار، بازار پوشاک تا سال 2017 تقریبا 1.3تریلیون دلار اندازهگیری شده که بزرگتر از کل اقتصاد ایتالیاست. پیشبینی میشود تا سال 2025 این عدد به 2تریلیون دلار برسد و مجموعه بازار مصرفی هند و چین از اتحادیه اروپا و آمریکای شمالی پیشی بگیرد.
آسیا به بزرگترین تولیدکننده و عرضهکننده محصولات صنایع نساجی و پوشاک برای کشورهای پیشرفته و درحالتوسعه جهان تبدیل شده است. انتقال تولید به این بخش از جهان از سالهای بسیار دور تاکنون ادامه یافته است. در سال 2000 تقریبا 20درصد از تجارت محصولات نساجی بین کشورهای آسیایی بود، در حالی که پیشبینی میشود تا سال 2025 این رقم به 35درصد برسد. چین با تامین 65درصد از این تجارت، بزرگترین عرضهکننده این محصول است که در سالهای اخیر با افزایش مصرف سرانه پوشاک شهروندانش و افزایش هزینه تولید از ارتقای حجم صادرات امتناع کرده است. این موضوع برای کشورهای درحالتوسعه از جمله ایران که در اتحادیههای متنوعی عضو است، فرصت مناسبی برای افزایش صادرات فراهم کرده است. با این حال، سهم ایران از این صنعت در زنجیره جهانی به بیش از 500میلیون دلار نمیرسد.
اهمیت خلق برند ایرانی در افزایش حاشیه سود
صنعت مد و پوشاک یکی از صنایعی است که بهسرعت در حال رشد است و هر هفته یا هر ماه نیاز جدیدی در آن تحقق پیدا میکند. صنعت پوشاک بزرگترین سهم از تجارت الکترونیک را به خود اختصاص خواهد داد. در واقع، این صنعت تا سال 2025 درآمد بالقوه 684 میلیارد دلاری خواهد داشت. صنعت پوشاک یک شبکه بزرگ با رقبای زیادی است. برای اینکه برندی در بازار، قوی و منحصربهفرد باشد، به توسعه استراتژی قوی نیاز دارد. این امر به شرکتها امکان میدهد تا یک تصویر و هویت را در ذهن مشتریان خلق کنند. تداوم استراتژیهای خاص تبلیغ و فروش در طول زمان به ایجاد «برند» منجر خواهد شد. برند باعث ایجاد ارزشافزوده مازاد خواهد شد و حاشیه سود را چند برابر خواهد کرد. به دلیل هزینههای بالای برندینگ و حضور در بازارهای بینالمللی میتوان کنسرسیومی از شرکتها ایجاد کرد تا یک شرکت ایرانی با برند در سطح جهان شکل بگیرد.
اشتغالآفرینی صنعت پوشاک در ایران
روند روبهرشد کشورهای آسیایی در توسعه پوشاک در حالی است که گردش مالی این صنعت در ایران 9 تا 10میلیارد دلار در سال تخمین زده شده است. صنعت پوشاک در رده صنایعی قرار دارد که مزایای بسیار آن از جمله قدرت اشتغالزایی بالا، ارزآوری، تولید ثروت ملی، نیاز به سرمایهگذاری کمتر نسبت به سایر صنایع و… موجب شده است تا بسیاری از کشورها در صدد توسعه این صنعت برآیند. در ایران 700واحد صنعتی و 300هزار واحد صنفی در توزیع صنعت پوشاک فعالیت دارند. در مجموع بالغ بر یکمیلیون نفر در زنجیره تولید تا توزیع در این صنعت مشغول فعالیت هستند.
لزوم نوسازی ماشینآلات
یکی از مسائل اساسی در صنعت پوشاک و نساجی، نوسازی ماشینآلات تولیدی است. نوسازی ماشینآلات در صنایع نساجی به دلیل مشکلات مالی بنگاهها در سالهای اخیر محقق نشده است. بزرگترین مزیت نساجی یک کشور نسبت به دیگر کشورها توان تولید با کمیت و کیفیت بالاست. اگر تجهیزات تولیدی از بالاترین فناوری روز دنیا برخوردار نباشند، تیراژ تولید و کیفیت محصولات پایین و قیمت تمامشده بیشتر از رقبای جهانی خواهد بود. از سمت دیگر، عقبماندگی صنعت نساجی باعث کاهش قدرت رقابت صنعت پوشاک خواهد شد که بهموجب این عوامل، اشتغال و اقتصاد دچار آسیب میشود. با عنایت به این موضوع لازم است سیاستهای تسهیل در اعطای اعتبار به بنگاهها جهت خرید ماشینآلات فناور اتخاذ شود.
صادرات خام نهاده تولید
متاسفانه در صنعت چرم به تولید چرم گوسفندی توجه نشده است. این بیتوجهی در شرایطی است که حدود 54میلیون گوسفند در کشور وجود دارد. ایجاد این مزیت نیازمند سرمایهگذاری حداقل 50میلیون یورویی و تکمیل زنجیره پوشاک است. از این مقدار چرم گوسفندی در کشور میتوان حدود 4میلیون قطعه لباس تولید کرد که ارزش آن در حدود 800میلیون دلار تا یکمیلیارد و 250میلیون دلار تخمین زده میشود. صادرات خام پوست گوسفند تنها حدود 40میلیون دلار عایدی برای کشور دارد که با فروش کالای نهایی تفاوت گزافی دارد.
پوشاک قاچاق و مستعمل
در راستای حمایت از تولید داخل و تقویت سیاست حمایتی از تولیدکنندگان، واردات پوشاک خارجی ممنوع شده است. آمار دقیقی از میزان قاچاق پوشاک در کشور موجود نیست، ولی به طور متوسط 2.5میلیارد دلار تخمین زده میشود که ارزش پوشاک قاچاق است که از مبادی مختلف وارد کشور میشود. حجم عمدهای از پوشاک خارجی به صورت سازمانیافته از کشورهای همسایه وارد کشور میشود. عمده این لباسها با توجه به ذائقه و تقاضای مردم در مورد پوشاک برند و هزینههای بالای این نوع پوشاک و سودآوری بیشتر برای فروشندهها، به صورت مستعمل یا تاناکورا وارد میشود. پوشاک مستعمل موجب آسیب جدی به بخش تولید صنعت پوشاک کشور شده است.